در مقام بيان عظمت اهل بيت عليهم السلام خصوصاً حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها و بركات وجودي آن بزرگواران چه ميتوان گفت، و از كجا بايد شروع كرد؟ آنهايي كه خداوند متعال، عالم را به واسطه وجود ايشان خلق فرموده است، آنجا كه رسول خدا صلوات الله عليه وآله فرمود:
«لَوْ لَا نَحْنُ مَا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ لَا حَوَّاءَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْض» (1)
و يا حضرت امير المؤمنين عليه السلام در آن مرقومهاي كه به معاويه مرقوم نمودند ميفرمايد:
«فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» (2)
اين عبارت، از نظر معنا خيلي مهم است. بعضي ميخواهند بگويند كه معناي اين روايت اين است كه مردم تربيتشده يا پرورشيافته مكتب ما هستند، ولي هيچ مانعي ندارد كه به اين معنا باشد كه هدف غايي از خلقت، وجود محمد و آل محمد عليهم السلام است.
و يا آن حديث قدسي كه خداوند ميفرمايد: «خَلَقْتُكَ لِأجْلِي» (3) و در حديثي ديگر ميفرمايد: «لَوْلَاكَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاكَ» (4). اصلاً انسان نميتواند بفهمد كه خداوند متعال كه ميفرمايد: تو را براي خودم خلق كردم و همه افلاك را براي تو خلق كردم چه معنايي دارد؟
آنچه از همه اين سخنان معلوم ميشود اين است كه ارتباط آنها با خداوند متعال بسيار بالاست، چرا كه خداوند متعال، بالا و والاست، البته خود پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله اظهار عجز ميكند و اظهار ميدارد: «مَا عَرَفْنَاكَ حَقَ مَعْرِفَتِكَ»(5)
بايد دانست كه ما هر چه داريم از اهل بيت عليهم السلام داريم. غير از آنها هر كس هر چه ميگويد، وقتي انسان آنها را ملاحظه ميكند ميبيند به جايي متصل نيست و نميشود به آن اعتماد كرد.
همه چيز در مكتب اهل بيت عليهم السلام است كه پيامبر فرمود: إني تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتي، يعني همه چيز را از اهل بيت بگيريد و از غير اينها نگيريد.
بانو سلام! حال شما؟ روز مادر است
روز زني كه از همه مردان، سَري سَر است
روز شما كه مادر زينب، حسن، حسين
نه! روز دختري ست كه اُمّ پيمبر است
از آسمان صداي قدم هات مي رسد
گوش فلك ز همهمه ي عرشيان كر است
حيف از تو و زنان قريش!! ميزبان تو…
جمعي ز مريم، آسيه و ساره، هاجر است
ياس نبي! كبوتر دردانه ي علي!
هفت آسمانِ دل ز قدومت معطر است
تو ماه آسمان شدي، از تكه هاي تو
اين يازده ستاره به گردت مدوّر است
شيرين و خسرو، ليلي و مجنون و عشقشان
با عشق بي بديل شما كي برابر است؟؟!!
اي يكه تاز عشق! تماشاچي ات شديم
حيران عشق بازي تو حقّ داور است
«يك قصه بيش نيست غم عشق و اين عجب
كز هر زبان كه مي شنوم نامكرر است»
رخصت بده براي شما شاعري كنم
«از هرچه بگذريم سخن دوست خوشتر است»
مادر بگو كه دست مرا رد نمي كني
اين شعر هم هديه ي من روز مادر است
گفتم مكان وعده؟؟!!… كجا پيشكش كنم؟!!
گفتي حريم دختر موسي بن جعفر است!
بانو ببخش آخر شعر بغض كرده ام
آخر هنوز ردّ نگاهم به يك "در" است
از فاطميه تان به حَسَن فكر مي كنم
و چشم هاي مات كه از واقعه تر است…