صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 184694
تعداد نوشته ها : 212
تعداد نظرات : 4
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

بشر، همواره در پي كشف كيمياي سعادت و يافتن پاسخ اين پرسش بُنيادين بوده است كه: راه نيك بختي كدام است؟ و پايان مسير زندگي به كجا ختم مي شود؟ اين موضوع، دل مشغولي هميشگي وي بوده و هست؛ چرا كه زندگي فقط يك بار اتّفاق مي افتد و نه مي شود آن را خريد و نه دوباره بازگشت داد و نه مجال آزمايش و خطايي وجود دارد.

بنا بر اين، براي كاوش درباره اين پرسش، بايد دنبال يك منبع جامع و كلان نگر بود. به باور ما مسلمانان، قرآن ـ كه به راستي كتاب جامعي براي هدايت و رستگاري است ـ، سيماي رستگاران و عاقبت كار ايشان و نيز فرجام بدكاران را به خوبي ترسيم نموده است. لذا، در اين نوشتار، مهم ترين عوامل سعادت و شقاوت را، از ديدگاه قرآن، به اختصار، مورد بررسي قرار مي دهيم.

 

منابع خوش بختي چيست؟

به راستي خوش بختي و بدبختي چيست؟ رستگاري اي كه مدّ نظر قرآن است، كدام است؟ عوامل تعيين كننده در خوش بختي (يا : سعادت، نيك بختي، خوش اقبالي، خوش فرجامي، خوش طالعي، خوش دولتي، رستگاري، موفّقيت، بهروزي، عاقبت به خيري، كامراني، كامروايي، فوز، سعادت، روسفيدي و... ) و موجبات بدبختي (يا شقاوت، شوربختي، بيچارگي، بخت پريشي، خُسران، تيره روزي، ناكامي، بخت برگشتگي و...) چيست؟ موانع رشد و ترّقي كدام اند؟ توفيق، چيست؟ و ايا شانس، در خوش بختي انسان، نقش دارد؟

اصولاً آدمي، داراي اهداف متنوّعي است. بر اين اساس، گروهي كه صرفاً دغدغه پول و ثروت و مقام و شهرت و شهوت را دارند و به طور كلّي، زندگي را در مادّيات خلاصه مي كنند، جزو انسان هاي «لذّت گرا» و در مقابل، عدّه اي كه معترف به خدا و پيامبر و معاد و در پي دستيابي به معدن محبّت و خير و فضايل و كمالات اخلاقي و گنج سعادت هستند و به زندگي چند روزه دنيا، دل خوش نمي كنند و بر اين باورند كه دنيا متاعي نيست كه آنها را اشباع كند، انسان هاي «سعادت گرا» هستند.

خداوند كه خود، مشتاق سعادت آدمي است و سرچشمه خوش بختي است، در قرآن، به نشانه ها و ويژگي هاي انسان هاي رستگار اشاره مي كند و با اين كار، الگويي عملي در اختيار انسان قرار مي دهد تا با پيروي از آن، خود را به سعادت جاويد، در دنيا و آخرت برساند. مهم ترين ويژگي هاي سعادت بخشي كه خداوند به آنها اشاره كرده است، عبارت اند از: ايمان آوردن به غيب (وحي) و كتاب هاي انبياي پيشين، برپا داشتن نماز و انفاق كردن،1 اطاعت از خدا و رسولش،2 كسب خشنودي خداوند،3 ايستادگي و پافشاري بر ايمان و حفاظت از آن با جان و مال خويش،4 انجام دادن اعمال نيك و رعايت عدالت،5 فروتني، پرهيز از كارهاي بيهوده و كمك به مستمندان،6 يافتن جايگاه واقعي خويش و پيروي از برنامه سعادت گراي خداوند،7 و... . از مجموع اين ويژگي ها چنين برداشت مي شود كه تنها راه انسان براي رسيدن به رستگاري، اين است كه طوري زندگي كند كه «خدا از او راضي باشد و او نيز از خداوند، راضي باشد».8

از رسول خدا(ص)، نقل شده است كه فرمود: «هر شب، يكي از ملائكه خداوند، بر بالين جوانان مي ايد و ندا مي دهد: برخيزيد و براي رستگاري بكوشيد».9 از امام حسين(ع) كه زندگي او اسوه واقعي، يك زندگي سعادتمندانه و به دور از ذلّت و خواري است، نقل شده كه: «من مرگ را جز سعادت، و زندگي با ظالمان را جز ننگ و ذلّت نمي بينم».10

 

موانع خوش بختي چيست؟

به نظر شما، ايا انسان، خود، راه سعادت خويش را بر مي گزيند يا چرخ روزگار، بر اساس تصادف و يا عوامل ديگري كه انسان در اداره آنها نقشي ندارد، بشر را به اين راه، سوق مي دهد و به عبارت ديگر، هر كه بهره مندتر است، خوش بخت تر است؟

درست است كه استعداد و محيط مناسب، براي رشد و رسيدن به كمال، براي همگان به طور مساوي مهيا نيست؛ امّا بايد بدانيم كه بذر سعادت در مزرعه زندگي همه، پاشيده شده و هماي سعادت هر كس، مترصّد پرواز در آسمان زندگي اوست و گنج سعادت، دست يافتني است.

خداوند، تمام شرايط خوش بختي را براي انسان فراهم نموده است و با نعمت هاي بي شماري كه در اختيار او قرار داده است، در واقع، راه را براي رستگاري او هموار نموده و حتّي شرايط و نحوه استفاده از اين نعمت ها به منظور رسيدن به خوش بختي را هم براي او توضيح داده است. امّا به راستي چه مي شود كه گروهي از انسان ها با اين همه نشانه و نعمت، باز هم از راه رستگاري دور مي شوند و به سوي گمراهي و تيره روزي پيش مي روند؟

عوامل بسياري در اين روند، تأثيرگذار هستند كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:

1 . نفس امّاره: ميل سركش و تحريك كننده آدمي ـ كه همواره زبانه مي كشد و انسان را به لذّت گرايي هر چه بيشتر فرا مي خواند ـ، را شايد بتوان يكي از مهم ترين عوامل سقوط انسان به سوي بدفرجامي و تيره بختي دانست.

2 . جهل: از نظر قرآن، محال است كه انسان عاقل، در گرداب گناه فرو رود و يا انسان جاهل (يعني كسي كه تعقّل نمي كند) بتواند راه خوش بختي را بپيمايد.11بنا بر اين، مي بينيم كه تكيه بر عقل در مسير زندگي، يكي از عوامل خوش بختي است و دوري از آن، يكي از مهم ترين موانع براي رسيدن به خوش بختي.

3 . غفلت از خدا و آخرت: همان طور كه اشتياق براي به دست آوردن رضايت خداوند و كسب پاداش اُخروي، سعادت ساز است، غفلت از خدا و آخرت نيز مانعي براي رسيدن به خوش بختي به حساب مي ايد.

4 . دام هاي شيطان: زندگي، صحنه جنگي سخت، بين انسان و شيطان است؛ جنگي كه سرانجام، يك پيروز دارد و يك مغلوب! پس آدمي اگر خواهان خوش بختي است، بايد هميشه بيدار و هشيار باشد تا فريب شيطان را نخورد و در دام او گرفتار نيايد.

 

فرجام سخن

هر كه بخواهد ميوه رستگاري بچيند، بايد به دنبال اهداف بزرگ تر و اصلي تر باشد و به طور قطع، هنگامي در مسير سعادت قرار مي گيرد كه خدا از او راضي باشد و در مقابل، هنگامي شقاوت و بدبختي بر سر بشر سايه مي افكند كه خدا از او ناخشنود است. بنا بر اين، از نظر قرآن، رستگاري، براي همه، تنها با داشتن انگيزه زيبا و عزم قوي و تلاش مستمر (عمل صالح) در راه خدا قابل تضمين است و چون آدمي را از انتخاب، گريزي نيست و آدم فاقد جهت، وجود ندارد، بايد خود انتخاب كنيم و در انتخاب خود به مسير خير و شرّ دقّت كنيم.

X