به چه دلیل امام زمان (علیه السلام) متولد شده اند؟
عقیده به مهدویت و منجى جهانى در اسلام امرى مسلم است و در دیگر ادیان هم وجود دارد؛ اما به چه دلیل حضرت مهدى (علیه السلام) متولد شده اند، نه این که در آخرالزمان به دنیا خواهند آمد؟
دلیل عقلى و نقلمى قطعى داریم بر این که حضرت مهدى (علیه السلام) قبل از شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکرى (علیه السلام)، متولد شده اند:
1 ـ دلیل عقلى:
با توجه به سه مطلب ذیل عقل هر انسان منصفى حکم مى کند به این که امام زمان (علیه السلام) متولد شده و هم اکنون زنده هستند:
الف) در علم کلام به اثبات رسیده که هیچ گاه زمین نمى تواند از حجت الهى، خالى باشد. در روایات هم به این مطلب تصریح شده است، در روایت است که:
لو بقیت الارض بغیر امام لساخت اصول کافى، ج 1، ص 179.
اگر زمین بدون امام باشد، فرو مى رود و نابود مى شود.
ب) در علم کلام ثابت شده است که امامان معصوم بعد از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) دوازده نفر بیش تر نیستند و همگى از خاندان پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) مى باشند. روایات هم در این مورد فراوان است.
ج) یازدهمین امام معصوم ـ حضرت امام حسن عسکرى (علیه السلام) ـ در سال 260 هجرى قمرى در شهر سامرا به شهادت رسیدند، این از مسلمات تاریخ است.
نتیجه ى این سه مقدمه این است که حضرت مهدى (علیه السلام)، قبل از شهادت امام حسن عسکرى (علیه السلام) تولد یافته و به مقام رفیع امامت رسیده اند، و گرنه زمین از حجت و امام خالى خواهند ماند.
2 ـ دلیل نقلى:
الف) روایات: در روایات آمده است که حضرت مهدى (علیه السلام)، نهمین فرزند امام حسین (علیه السلام) است، ششمین فرزند امام جعفر صادق (علیه السلام) است، پنجمین فرزند امام موسى بن جعفر (علیه السلام) است، چهارمین فرزند امام رضا (علیه السلام) است، سومین فرزند امام محمد تقى (علیه السلام) است، و فرزند امام حسن عسکرى (علیه السلام)است. مجموع این روایات بیش از 780 مورد است. از مجموع این روایات استفاده مى شود که حضرت مهدى (علیه السلام) متولد شده اند، زیرا حضرت امام حسن عسکرى (علیه السلام) در سال 260 هجرى قمرى به شهادت رسیدند.
ب) نقل تاریخى: مورخان شیعه و سنى جریان تولد حضرت مهدى (علیه السلام) و زمان و مکان آن را ضبط کرده اند. مروج الذهب، ج 4، ص 199 ـ ینابیع المودة، ج 3، ص 114.
ج) ملاقات حضرت: از زمان تولد حضرت مهدى (علیه السلام) تا این زمان، افراد زیادى حضرت را ملاقات کرده اند، مانند: حکیمه خاتون ـ عمه ى امام حسن عسکرى (علیه السلام)ـ که شب تولد حضرت در خانه ى امام حسن عسکرى (علیه السلام) بودند و جریان تولد را شاهد بودند. ینابیع المودة، ج 3، ص 114. غیبت شیخ طوسى، ص 141.
ابو نصر خادم، حضرت مهدى (علیه السلام) را در گهواره ملاقات نموده است. کشف الغمه، ج 2، ص 499 و اثبات الهداة، ج 7، ص 344. سعدبن عبدالله قمى در زمان حیات امام حسن عسکرى (علیه السلام) با جمعى براى زیارت امام حسن (علیه السلام)به سامرا رفتند، در طرف راست امام کودکى را مشاهده نمودند که مانند ماه درخشان بود. پرسیدند: این کیست؟ فرمود: مهدى قائم آل محمد (صلى الله علیه وآله وسلم)است.
با توجه به ویژگیها و نشانههای و سخنان بزرگان دین، سیمـــای زنـــدگی در آخِرالزمان را میتوان اینگونه ترسیم کرد:
1. دین در آخِرُالزّمان
روزبهروز عوامل فراوانی، گوهر تابناک دین را در هالهای از غبار فرو میبرند از ایــن رو در جوامع انسانی همـــواره دیـــن رو به کمرنگشدن میرود و خـرافــــهها و انحرافهای فراوانی، گریبانگیر آن میشود، تا این که وقتی حضــرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیــام کـــرده، غبار از چهرة دین برگرفت...
همگی گمان میکنند این دین جدیدی است کــه آن حضرت آورده است. امیرمؤمنــــان علـــی (علیه السلام) این حقیقت را اینگونه بیان فرمود:ای مردم! به زودی زمانی بر شما خواهد رسید که اسلام چونـان ظرف واژگـــــون شده، آنچـه در آن است ریخته میشود.
2. مردان آخِرُالزّمان
آزمایشهای خداوند سبحان برای زنان و مردان یکسان است؛ ولی پارهای از روایات، بهویژه در بارة مردان نقل شده است، آن گونه که در برخی روایتها سخن از زنان به میان آمده است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
مردی را میبینی هنگامی که یک روز بر او گذشته و گناه بزرگی انجام نداده استـ از قبیل فحشا، کمفروشی، کلاهبرداری و یا شرب خمر ـ بسیار غمگین و اندوهگین میشود.
3. زنان آخِرُالزّمان
امام علی (علیه السلام) فرمود:
در آخِرُالزّمان و نزدیک شدن رستاخیز که بدترین زمانها است، زنانی آشکار میشوند که برهنه و لخت هستند؛ زینتهای خود را هویدا میسازند، به فتنهها داخل میشوند و به سوی شهوتها میگرایند. به لذتها میشتابند، حرامهای الهی را حلال میشمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.
حضرت علی اکبر (ع) فرزند بزرگ امام حسین در سال 33 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود.
مادر بزرگوار وی لیلا دختر ابی مره است . لیلا برای امام حسین پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه ترین کس به رسول خدا ، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا ، هر کسی که آرزوی دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید "هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم"؛ به همین جهت روز عاشورا وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، امام حسین چهره به آسمان گرفت و گفت " اللهم اشهد علی هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الی رؤیة نبیک نظرنا الیه... " .
حضرت علی اکبر در کربلا حدود 25 سال داشت. برخی راویان سن وی را 18 سال و 20 سال هم گفته اند . او اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهای وی نیز به خوبی مؤید این مطلب است .
وقتی امام حسین (ع) از منزلگاه «قصر بنی مقاتل» گذشت، روی اسب چشمان او را خوابی ربود و پس از بیداری «انا لله و انا الیه راجعون» گفت و سه بار این جمله و حمد الهی را تکرار کرد. حضرت علی اکبر وقتی سبب این حمد را پرسید، حضرت فرمود: در خواب دیدم سواری می گوید این کاروان به سوی مرگ می رود. پرسید: مگر ما بر حق نیستیم؟ فرمود: چرا. حضرت علی اکبر گفت: «فاننا اذن لا نبالی ان نموت محقین» پس باکی از مرگ در راه حق نداریم !
روز عاشورا پس از شهادت یاران امام، اولین کسی که اجازه میدان طلبید تا جان را فدای دین کند، او بود. اگر چه به میدان رفتن او بر اهل بیت و بر امام بسیار سخت بود، ولی از ایثار و روحیه جانبازی او جز این انتظار نبود. وقتی به میدان می رفت، امام حسین در سخنانی سوزناک به آستان الهی، آن قوم ناجوانمرد را که دعوت کردند ولی تیغ به رویشان کشیدند، نفرین کرد.
علی اکبر چندین بار به میدان رفت و رزمهای شجاعانه ای با انبوه سپاه دشمن داشت. پس از شهادت، امام حسین صورت بر چهره خونین حضرت علی اکبر نهاد و دشمن را باز هم نفرین کرد
از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است که فرمودند:
به من امر شد که قوم خود را بترسان و بگو: داخل مشوید در خانه ای از خانه های من (یعنی مساجد) و حال آنکه برای بنده ای از بندگان من حقی نزد شما باشد که به او ظلم نموده اید به درستی که تا در محضر من به نماز ایستاده او را لعنت می کنم تا آن حق را به صاحبش برگرداند.
هر کسی که این حدیث را بخواند و کمی اعتقاد داشته باشد بسیار نگران خواهد شد. خیلی از ما هر روز به راحتی حق دیگران را ضایع می کنیم. شاید اگر این حدیث آویزه گوش ما باشد مشکلات ما و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم بسیار کمتر باشد. رعایت حقوق دیگران که اینقدر در اسلام به آن توجه شده است می تواند بسیاری از معضلات اجتماعی را حل کند. هر کسی در هر موقعیتی و با هر مسئولیتی می تواند به اندازه خود در اجتماع تاثیر مثبت بگذارد فقط با این فکر که حق الناس را رعایت کند. به عنوان مثال کارمند با پاسخ به ارباب رجوع با درست کار کردن، مدیر با دلگرم کردن پرسنل خود، کارگر با نگهداری صحیح از ابزاری که به او سپرده شده است، پزشک با ارزش قائل شدن برای سلامت بیمار، مهندس با طراحی دلسوزانه، مامور نیروی انتظامی که با تمام وجود به امنیت مردم می اندیشد و نمی گذارد بی گناهی عقوبت گناهکاری را تحمل کند. اینها حق الناس را رعایت کرده اند ولی کافیست هر کدام از این افراد یکبار اشتباه کنند زیر دین حق الناس رفته اند. البته نباید نا امید بود حتی اگر فرصت کافی برای ادای دین نباشد با توبه و احسان در راه خدا می توان از بار گناه کاست. اما ساده ترین و بهترین راه این است که سعی کنیم حق کسی را ضایع نکنیم به خصوص به عمد.
از شما می پرسم تا کنون چقدر حق دیگران را ضایع کرده اید؟ پشته ای که بر دوش شماست چقدر بزرگ است؟ آیا تا به حال به آن نگاه کرده اید؟ آیا اصلا به یاد دارید چقدر حق دیگران را ضایع کرده اید؟ به چه قیمتی اینکار را انجام داده اید؟ برای پول؟! برای کمی زودتر رسیدن؟ برای تنبلی؟ چه چیزی باعث شده زیر دین دیگری یا دیگران قرار گیرید؟
حضرت علی (ع) می فرمایند:
هنگام قیامت که زمان اجرای عدالت است وقتی که حق مظلوم را از ظالم می گیرند بسیار سخت تر از ظلمی است که در دنیا بر مظلوم رفته است.
و آن کس که مقامی دارد و بیت المال را به نفع خود و دیگران ضایع می کند باید پاسخگوی میلیون ها نفر در روز قیامت باشد راستی او فکر می کند چقدر اعمال نیکو دارد چقدر می تواند از آنچه جمع کرده برای انفاق استفاده کند تا حقوق ضایع شده را جبران کند!
کسی روابط را به قانون ترجیح می دهد و به اصطلاح پارتی بازی می کند حق الناس را زیر پا گذاشته است گناهی را به جان خریده که لذت آن گناه هم مال دیگری است!
بعضی ها فکر می کنند موقتا برای نیازی حقی را ضایع کنند و در آینده آنرا جبران کنند. اما نمی دانند که جبران آن بسیار سخت است بسیار سخت تر از آن حقی که ضایع کرده اند. باز هم می گویم از بخشش نباید نا امید بود ولی نباید با طمع بخشش و جبران در آینده گناه کرد، آنهم گناهی که به واسطه آن حق انسانی زیر پا گذاشته شود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند:
در قیامت بنده ای که کار خوب بسیار دارد، در حالی که خوشحال است وارد محشر می شود، ناگهان مردی می رسد و می گوید: خداوندا! این شخص[در دنیا] به من ظلم کرده است، پس از کارهای نیک او گرفته می شود و به آن مظلوم داده می شود تا جاییکه حسنه ای باقی نمی ماند و چون فرد دیگری می آید و حقش را طلب می کند، از گناهان او برداشته به بدهکار می دهند تا جایی که جهنم براو واجب می شود.
شاید بگویید که شما نفهمیده اید یا متوجه نبوده اید خداوند در این مورد حق خود را می بخشد اما وقتی ناخواسته حق دیگری را ضایع می کنید هر زمان که متوجه شدید باید از او دلجویی کنید. باید حقش را ادا کنید و گرنه حق الناس برگردن شماست.
همچنین امام محمد باقر فرمودند:
ظلم در دنیا تاریکی در آخرت است.
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:
میان بهشت و انسان هفت گردنه وجود دارد که آسان ترین آنها مرگ است. پرسیدند سخت ترین آن ها کدام است؟ فرمودند: لحظه ای است که انسان در پیشگاه خداوند بایستد و کسانی که به آن ها ظلم شده دامن ظالم را بگیرند.
پس باید بسیار مراقب باشیم که از این سخت ترین گردنه به سلامت بگذریم.