صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 184799
تعداد نوشته ها : 212
تعداد نظرات : 4
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

امروز، سه‌شنبه 5 دي ماه (25دسامبر) مصادف با ميلاد حضرت عيسي مسيح (ع) چهارمين پيامبر اولوالعزم است. پيامبري كه علاوه بر موعظه كردن، بيماران را شفا مي‌داد و ارواح خبيث را از روان جن زدگان‏ بيرون مي‌راند؛ ياور مستضعفان و محرومان اجتماعي بود، به زنان و كودكان بسيار احسان‏ مي‌كرد و با سخت‌گيري‌هاي برخي از فريسيان و تندروي‌هاي انقلابي «متعصبان» مخالف بود.

 

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، واژه عيسي در زبان عبري به معناي «خدا كمك مي‌كند» و مسيح به معناي « نجات دهنده » است كه به زبان يوناني به « كريستوس » ترجمه شده به همين دليل به پيروان مسيح « كريستيان» مي‌گويند.

 

درقرآن كريم نام حضرت مسيح 23 مرتبه با اسم عيسي، 11 بار با نام مسيح و 2 مرتبه به وصف « ابن مريم » آمده است. عيسي كه صاحب كتاب انجيل است، در «بيت اللحم» در جنوب اورشليم، از مادري پاك به نام مريم زاده شد.

 

در آيه 45 سوره آل عمران مي‌خوانيم كه فرشتگان اينگونه به حضرت مريم نويد داده‌اند « خدا تو را به كلمه خود بشارت مي‌دهد كه نامش مسيح (عيسي) پسر مريم است، كه در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان (درگاه خدا) است. و با خلق در گهواره سخن مي‌گويد بدان گونه كه در سنين بزرگي، و او از جمله نيكويان جهان است».

 

در سوريه مريم نيز مي‌خوانيم كه « و يادكن در كتاب خود احوال مريم را آنگاه كه از كسانش در جايگاهي شرقي كناره گزيد و ميان خود و آنان پرده‌ها كشيد پس ما روح خود را (روح القدوس كه فرشته اعظم است) بر او فرستاديم و او در صورت بشري زيبا و راست اندام بر او ظاهر شد.

 

مريم گفت: من از تو به خدايي رحمان پناه مي‌برم، اگر پرهيزگار باشي.

 

گفت: من فرستاده پروردگار توام، آمده‌ام تا تو را پسري بخشم بسيار پاكيزه و پاك سيرت.

 

مريم گفت: از كجا مرا پسري تواند بود در صورتي كه دست بشري به من نرسيده و كار ناشايسته‌اي هم نكرده‌ام؟

 

گفت: اين‌چنين كار البته خواهد شد خدايت فرموده كه بسيار بر من آسان است ( تا قدرت ما را برآن دريابي) و تا اين پسر را آيت بزرگ و رحمت واسع خود براي خلق گردانيم و قضاي الهي بر اين كار رفته است.

 

پس مريم ( به مشاهده جبريئل در گريبانش نسيم اهتزازي يافت و ) به آن پسر بار برداشت و( براي آنكه از سرزنش قوم جاهل بركنار باشد) با آن به مكاني دور خلوت گزيد. آنگاه درد زاييدن او را به كنار درخت خرمايي كشانيد ( و از شدت حزن و اندوه با خود ) گفت اي كاش من از اين پيش مرده بودم و از صفحه عالم به كلي نامم فراموش شده بود.

 

پس از زير آن درخت ( روح‌القدوس با فرزندش عيسي) او را ندا كرد كه غمگين مباش كه خداي تو از زير قدم تو چشمه آبي جاري كرد. شاخ درخت را به سوي خود حركت ده تا از آن بر تو رطب تازه فرو ريزد. پس از اين رطب تناول كن و از اين چشمه آب بياشام و چشم خود ( به عيسي) روشن دار، و هركس از جنس بشر را كه بيني( با اشاره) با او بگو: براي خداي رحمن نذر روزه ( سكوت) كرده‌ام و امروز با هيچ انساني سخن نخواهم گفت.

 

آنگاه كودك را برداشته نزد قوم خود آورد.

 

گفتند: اي مريم عجب كاري منكر و شگفت‌آور كردي! اي خواهر هارون، تو را نه پدري ناصالح بود و نه مادري بدكار.

 

مريم با اشاره حواله به طفل كرد، آنها گفتند: ما چگونه با طفل در گهواره سخن گوييم؟ آن طفل ( به امر خدا به زبان آمد و ) گفت: همانا من بنده خاص خدايم كه مرا كتاب آسماني و شرف نبوت عطا فرمود. و مرا هركجا باشم مايه بركت و رحمت گردانيد، و تا زنده‌ام به عبادت نماز و زكات سفارش كرد. و مرا نيكوكار به مادرم ساخت و مرا ستمكار و شقي نگردانيد. و سلام حق بر من است روزي كه به دنيا آمدم و روزي كه از جهان بروم و روزي كه ( براي زندگي ابدي) باز زنده برانگيخته شوم.

 

اين است ( قضيه) عيسي‌بن مريم كه مردم در امر خلقتش شك و ريب دارند، اكنون به سخن حق و صواب، حقيقت حالش بيان گرديد. خدا را هرگز نشايد كه فرزندي اتخاذ كند،‌ كه وي منزه از آن است،( او قادري است كه ) چون حكم نافذش به ايجاد چيزي تعلق گيرد همين كه گويد:« موجود باش» بي‌درنگ آن چيز موجود مي‌شود. خداي يكتا پروردگار من و شماست، او را پرستيد كه راه راست همين راه خداپرستي است. آن گاه طوايف مردم (يعني نصاري) در ميان خود(درباره مسيح پسر مريم) اختلاف كردند ( برخي او را از كفر و جهل، خدا دانستند و برخي پسر خدا و برخي پسر يوسف نجارش خواندند) پس واي بر اين مردم كافر از حضور در آن روز بزرگ قيامت. روز محشر كه خلق به سوي ما باز آيند چقدر شنوا و بينا شوند!

دسته ها : حضرت مسيح
X